فریبا فرخد| حرم مطهر رضوی سوای جلوههای چشمنواز بصری و معماری بینظیرش، خزانه اشیای نفیس بسیاری است که در طول قرون مختلف از زائران و مجاوران ساده تا تاجداران و فرمانروایان ممالک مختلف، آنها را به رسم هدیه، پیشکشی و حتی نذر، تقدیم آستان ملائکپاسبان حضرترضا (ع) کردهاند، اما این گنج عظیم و نفایس ارزشمندش در طول تاریخ، طمع چپاولگران بسیاری را برمیانگیخته است، آنچنان که از همان ابتدا در معرض غارت بودهاند.
روایت سطرهای بعدی هم قصه همین چپاولها و غارتهاست و قرار است با شما از غارتگران و چپاولگران خزانه آستان قدس رضوی در طول تاریخ بگوییم.
قدیمیترین غارتگر حرم مطهر رضوی سبکتکین غزنوی است که در قرن چهارم هجری قمری به خراسان لشکر کشید و پس از غارت این آستان مقدس، مزار حضرت را هم ویران کرد. بعد از آن حملات غزها، مغولان دومین گروهی بودند که آسیبهای فراوانی به حرم مطهر وارد کردند. برای نمونه در مکتوبات قدیمی آمده است که در دوره ایلخانی و در زمان حکومت غازانخان، عدهای یاغی وارد حرم میشوند و چهار ترنج نقرهای را که در بالای ضریح قرار داشته است، میربایند.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود و برابر اسناد برجای مانده، میبینیم که در عصر صفوی نیز حرم بارها و بارها توسط ازبکها چپاول میشود. مثلا در همان ابتدای حکومت شاه اسماعیل صفوی، فرش و قنادیل حرم دزدیده میشود؛ البته این دست دزدیهای بزرگ کار مردم عادی و سربازان نبوده است.
در واقع برخی سرداران و فرماندهان صفوی در هنگام عسرت و جنگ با دشمنان و رقبای خود، اشیای طلای حرم را چپاول میکردهاند. برای نمونه «مرتضی قلیخان پرناک» به اسم مساعده و برای جنگ با رقبایش، خزانه آستانه را که شامل حلّی و زیورآلات روضه مطهره، جمیع قنادیل و شمعدانهای طلا و نقره بوده است، تصرف و صرف مرسومات لشکرش میکند.
حتی در این زمان که اوضاع مشهد مشوش بوده است، خیلی از نقود، ظروف، چینیآلات و جواهرات را سادات مشهد، تحویلداران حرم، میرنظام کلانتر و سایر خدمه و فعله برای حفاظت از حرم مطهر رضوی خارج میکنند، اما همانها هم به مرور دزدیده یا ناپدید میشوند. با این همه، میگویند که شاه اسماعیل به دلیل علاقه بسیارش به امام رضا (ع)، پس از تسخیر مشهد، دستور میدهد که فهرستی از همه اشیای غارت شده تهیه شود و دوباره همه آنچه را از دست رفته جایگزین میکند.
وقتی شاه عباس صفوی مشهد را تصرف میکند، جز محجر طلا (ضریح و حفاظ دور مزار مبارک) چیز دیگر نمانده بود
مکتوبات میگویند که در قرن دهم هجری، در جنگی که بین اُمتخان (یکی از سرداران صفوی) با ازبکها در مشهد رخ میدهد، او قندیلهای طلا و نقره حرم را برمیدارد و با حرارت دادن آب و به ورقههای طلا تبدیل میکند تا به این وسیله بتواند آنها را حفظ کند، اما از ازبکها شکست میخورد و ناچار به عقبنشینی میشود. ازبکها هم از فرصت استفاده میکنند، به حرم یورش میبرند و روضه مقدسه را خالی میکنند آنچنان که قندیلهای مرصع طلا و نقره، شمعدانها، فرشها و ظروف آن به یغما میرود.
گزارشها میگویند که در این میان چپاولگران اُزبک، حتی به کتابخانه حضرت هم رحم نمیکنند و آن را به غارت میبرند؛ کتابخانهای که به قول «ترکمان» کتابهایش در طول قرون متمادی و از اقصی بلاد جهان اسلام جمع شده بود و برخی از آنان مزین به خط شریف امامان معصوم بود.
این غارت آنقدر بزرگ بوده است که حتی عدهای از مورخان نوشتهاند که عبدالمؤمنخان ازبک پس از خالیکردن روضه منوره، وقت خروج از حرم مطهر دستور میدهد سربازانش میل طلای بالای گنبد را بشکنند و آن را هم با خود میبرند.
راویان میگویند، وقتی شاه عباس صفوی مشهد را تصرف میکند، جز محجر طلا (ضریح و حفاظ دور مزار مبارک) چیز دیگر نمانده بود. جالب اینجاست که در میان این اشیای غارت شده توسط ازبکها، یک قطعه الماس گرانبها هم وجود داشته که تقدیمی محمدشاه دکنی به آستان حضرت رضا (ع) بوده است.
شاهزادگان ازبک بعدها همین الماس را بهعنوان هدیه به شاه عباس صفوی تقدیم میکنند و شاه عباس نیز آن را به عثمانیها میفروشد و با پولش املاکی را برای استان قدس رضوی میخرد تا پشتوانه و منبع درآمدی برای حرم مطهر باشد.
پس از شاه عباس صفوی و در دورههای بعدی همین سلسله، یکی دیگر از سرداران صفوی به حرم دستدرازی میکند؛ روایت است که «فتحعلی خان میرشکارباشی» در سال ۱۱۳۶قمری برای جنگ با افغانها به پول نیاز پیدا میکند و به عنوان قرض، قنادیل و ظروف طلا و نقره حرم را در حضور متولی و ناظر آستانه برمیدارد و میفروشد.
این هرج و مرج در عصر افشاریه نیز ادامه مییابد. برای نمونه خود نادرشاه، نخست موقوفات آستانه را به نفع دیوان کشوری ضبط میکند و نوههای او نادر میرزا و نصرا... میرزا در رقابت با یکدیگر، اموال و داراییهای آستان قدس را به یغما میبردند؛ نصرالله میرزا، طلاجات، نقرهها، قندیلها، ظروف و شمعدانهای زرین را حسبالصلاح متولی و ناظر برمیدارد، آب و با آنها سکه ضرب میکند.
نادر میرزا نیز اموال و اثاث حرم را مصادره میکند. میگویند او حتی یک عدد خشت طلای خالص را که بر بالای بقعه قرار داشته به همراه یک سر طوق مکلّل که بر بالای گنبد مطهر بوده است هم تصرف میکند.
نوه نادر همچنین قالی زربفتی را که در آن دوران، ۷ هزار تومان قیمت داشته است میسوزاند و طلاهای آن را برمیدارد. او همچنین درب جواهرنشان حرم را از جا میکند و طلا و جواهر آن را میفروشد. این مقدار، اما چشم او را سیر نمیکند و آتش طمعش را فرونمینشاند، آنقدر که به ضریح سیمین حضرت هم رحم نمیکند.
حرم در عصر قاجار هم روزگار سخت و تلخ کم ندارد. همیشه در مواقع بینظمی و اغتشاش در خراسان، نخستین جایی که مورد دستبرد قرار میگیرد، حرم مطهر رضوی است.
«جیمز بیلی فریزر» سیاح اسکاتلندی که در دوره فتحعلی شاه قاجار به مشهد آمده است، در سفرنامهاش مینویسد: «آنچه از هدایای تقدیمی، به حرم آمده است را خدام میبرند. این اواخر اوقاف را بردهاند و چیز قابلی نمانده است.»
به نقل از فریزر در اوایل سلطنت فتحلعیشاه خراسان در آشوب و فتنه میسوخت تا اینکه یاغیان، سرکوب و شاه، «میرزا موسیخان فراهانی» را مأمور سر و سامان دادن به امور حرم و موقوفات آن میکند. فراهانی موفق میشود و میتواند تا حدودی، هر ملک و مالی را که سلاطین سلف و بزرگان پیشین از آستانه برداشته بودند، پس بگیرد.
پس از این دوره، اما دوباره حرم چپاول میشود؛ اینبار در فتنه سالار است که روضه منوره و جواهرات و قندیلهای طلا و نقرهاش را میدزدند. درب طلای حرم مطهر فروخته میشود و درب مرصّع و جواهرنشان ضریح را نیز میبرند.
* این گزارش چهارشنبه ۲۰ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۶۰ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.